کلید واژه جهاد تبیین در کلام رهبر انقلاب را می توان آغازگر تولید ادبیات تازه درباره دو جنبه شناساندن حقایق انقلاب و خنثی سازی تبلیغات مسموم رسانه های نظام سلطه دانست.
پژوهشگر: دکتر حسن مجیدی
تاکید رهبر انقلاب بر مسئولیت همگان به خصوص جوانان و افراد موثر بر افکار و فضای عمومی در جهت حرکت و جهادتببین بایسته ها و اولویت هایی را فراروی رسانه به منزله سازمان دهنده حرکت تبیین وجهادگرتبیین قرار میدهد.
واقعیت آن است از حیث جنگ روایت ها و جنگ شناختی که اکنون در جهان بر پاست و رسانه ها را به عنوان ابزار و سازوکار اصلی نبرد میان ملت ها و دولت ها قرار داده است ، شناخت درست صحنه و تاثیر گذاری بر فضای افکار و احساس عمومی برای اینکه حقیقت وارونه نشود و باطل خود را به جای حقیقت بر افکار ؛ قلب ها سیطره ندهد؛ ضرورت حیاتی هر رسانه و انسان دارای احساس مسئولیت است . آن گونه که از بیانات رهبر معظم انقلاب بر می آید همگان؛ مخاطب و فعال عرصه جهاد تبیین هستند و البته جوانان و دانشجویان همچنان که مخاطب اصلی بیانیه گام دوم هم بودند بیشتر مورد تاکید رهبرانقلاب قرار گرفته اند. بر پایه مفهوم شناسی تبیین و مفهوم مخالف آن می توان گفت چه در شناساندن و معرفی حقایق و چه مقابله با تحریف ها و ابهام افکنی ها و نیز کتمان و پوشیدن حقایق انقلاب و نظام؛ رسانه ها در صدر مخاطبان جهاد تبیین هستند. در این نوشتار به طور مختصر به ابعاد جهاد تبیین پرداخته شده است.
محورهای بیانات رهبرانقلاب در روز اربعین درباره حرکت جهادی تبیین
– شما جوانان عزیز و دانشجویان عزیز که به معنای واقعی کلمه میوهی دل ملّت و امید آیندهی این کشورید، به مسئلهی «تبیین» اهمّیّت بدهید. خیلی از حقایق هست که باید تبیین بشود.
– در قبال این حرکت گمراهکنندهای که از صد طرف به سمت ملّت ایران سرازیر است و تأثیرگذاری بر افکار عمومی که یکی از هدف های بزرگ دشمنان ایران و اسلام و انقلاب اسلامی است و دچار ابهام نگه داشتنِ افکار و رها کردن اذهان مردم و بخصوص جوان ها، «حرکت تبیین» خنثیکنندهی این توطئهی دشمن و این حرکت دشمن است.
– این فضای عمومی در کنار مشکلاتی که ممکن است به وجود بیاورد، برکات بزرگی هم دارد؛ می-توانید افکار درست را، افکار صحیح را منتشر کنید، پاسخ به اشکالات را، پاسخ به ابهامآفرینیها را در این فضا با استفادهی از این امکان منتشر کنید و می توانید در این زمینه به معنای واقعی کلمه جهاد کنید.
– اصل قطعی در این باب این است که بایستی از شیوهی اخلاقی در این کار پیروی کرد. از این کاری که بعضیها در فضای مجازی یا در مطبوعات و در مقالهها و اینجا و آنجا انجام می دهند که با دشنام، با تهمت و فریب و دروغ با افکار عمومی مواجه میشوند، باید بشدّت اجتناب کرد.
– امروز همهی ما بایستی در این میدان حرکت بکنیم؛ هر کدام به نحوی و با سهمی که در این راه داریم.
– بایستی حقایق را با منطق قوی، سخن متین و عقلانیّت کامل، همراه با زینت عاطفه و عواطف انسانی، و بهکارگیری اخلاق منتشر کرد.
مفهوم شناسی تبیین
تبیین در لغتنامه دهخدا به معنای هویدا شدن ؛ پیدا شدن و آشکار شدن و نیز هویدا کردن، پید ا کردن، بیان کردن و آشکارا ساختن است. از این رو واژه تبیین در زبان فارسی معادل با موارد زیر می باشد:
• بیان کردن ؛ آشکارساختن؛ توضیح و تفسیرکردن؛ روشن گفتن و روشنگری است اظهار؛ بیان؛ تاویل؛ تعبیر؛ تعریف؛ توجیه.
• توصیف توضیح؛ وصف؛ بازگفت.
در تفسیر آیت الله مکارم شیرازی در آیه ۱۱۸ سوره آل عمران می خوانیم: «قَدْ بَیِّنَّا لَکُمُ اْلأَیاتِ انْ کُنْتُمْ تَعقِلُونَ»؛ (ما آیات [و راه هاى پیشگیرى از شرّ آنها]را براى شما بیان کردیم اگر بیندیشید).
«تبیین» از مادّه «بین» به معناى فاصله میان دو چیزى است. سپس به معناى جدایى و آشکار شدن آمده؛ چرا که فاصله افتادن میان دو چیز، این دو نتیجه را دارد، بعداً در هر کدام از این دو معنا به طور جداگانه به کار رفته، گاه به معناى جدایى و گاه به معناى ظهور و آشکار شدن است.
در صحاح اللغه آمده است که «بین» به دو معناى متضاد مى آید: گاه به معناى جدایى و گاه به معناى اتصال است. ولى به نظر مى رسد که معناى اصلى همان گونه که در دیگر کتاب های لغت آمده است به معناى جدایى و فراق است. منتها، چون جدایى از چیزى چه بسا باعث پیوستن به امرى دیگر مى شود به لازمه آن نیز اطلاق شده است.
به هر حال واژه «تبیین» در بسیارى از آیات قرآن به معناى ظهور و انکشاف و وضوح آمده است؛ لذا «بیّنه» به چیزى گفته مى شود که دلیل روشن و آشکارى است، خواه عقلى باشد یا محسوس. به همین دلیل به دو شاهد عادل که در امور قضایى شهادتشان مدرک است «بینه» اطلاق مى شود. به معجزات انبیاء نیز «بینه» گفته شده است، و «بیان» به معناى پرده بردارى از چیزى است، خواه به وسیله نطق بوده باشد یا نوشتن یا اشاره یا شاهد حال.
در فلسفه علم تبیین علمی به سه معنا آمده است از نظر برخی تبیین علمی یک پدیده عبارت است از بیان علت و سببیت آن پدیده و رویداد ، گروهـی دیگر بـه دلیـل و چرایی پدیده ها می پردازند. یعنی بیان و توضیح دلیل و هدف از یک امر که عموما به پدیده های انسانی معطوف است؛ یعنی تبیین آن پدیده انسانی ، و برخـی دیگـر بـه بیان معنا و مفهوم یک پدیده اطلاق تبیین می کنند. گـروه نخسـت معتقـد اسـت، وقتی موفق به توضیـح علمـی پدیـده ای می شـویم کـه علـت عینـی و بیرونی تحقـق آن را مشـخص کنیم. گروه دوم بـر ایـن نظـر اسـت کـه توضیـح علمـی امر اجتماعـی عبارت اسـت از تعیین دلیل معقولـی که فاعلان در پی آن بوده اند گروه سوم به دنبال فهم چارچوب هـای معنایـی و فرهنگـی عمـل انسان ها هستند و تبییـن از نظر آنها چیـزی نیسـت جـز کشـف معنـای افعـال جمعـی در پرتـو فرهنـگ خـاص فاعلان.
*مفاهیم مخالف و متضاد تبیین
گاهی معنا و مفهوم یک واژه از راه شناسایی و معرفی مفاهیم متضاد و مخالف آن بهتر صورت می گیرد. می-توان گفت در نقطه مقابل تبیین می توان از واژگانی مانند ابهام افکنی ؛ تحریف ؛ کتمان حقیقت؛ تحریف و قلب واقعیت و نیز پنهان سازی و تاریک کردن و منحرف کردن حقیقت سخن گفت. واژگان آشنایی که در جنگ شناختی و نبرد روایت ها در رسانه ها بسیار پر کاربرد است.
*رویکردهای مختلف به جهاد تبیین
می توان بر پایه بیانات رهبر معظم انقلاب در جهاد تبیین حقایق دو رویکرد را از هم تفکیک کرد رویکرد ایجابی و کنشی و رویکرد واکنشی و پدافندی.
*رویکرد ایجابی و کنشی
رویکرد ایجابی و کنشی سعی در بسط و ترویج و نشر حقایق انقلاب و نظام اسلامی دارد و می کوشد با بهره گیری از ابزارهای رسانه ای به تعبیر رهبر انقلاب با عقلانیت و منطق و سخن متین و عقلانیّت کامل، همراه با زینت عاطفه و عواطف انسانی، و بهکارگیری اخلاق، حقایق انقلاب و نظام و میهن اسلامی را منتشر کند. در این رویکرد ایجابی حقایق انقلاب با اقتضای شرایط و با بهره گیری از هنر و ظرفیت های کار رسانه ای به افکار عمومی داخل و خارج ارائه می شود. گستره و تاثیر گذاری نشر حقایق انقلاب و نظام اسلامی را آنجایی می توان در صحنه نظام بین الملل درک کرد که قدرت های سلطه گر و مدعیان آزادی بیان همواره برای رسیدن سیگنال ها و پیام های انقلاب اسلامی به خصوص از جانب رسانه های برون مرزی اختلال ایجاد کرده و از پخش این امواج از طریق ماهواره های مشرف بر فضای دیگر کشورها؛ جلوگیری می کنند یا دریافت آنها را با اختلال روبرو می کنند. در عرصه داخلی نیز اگرچه رسانه ها برای بازتاب دادن حقایق انقلاب در تلاشند، اما هنوز پیام ها و حقایق بسیاری برای نسل جوان به قدر کافی شناسانده نشده است.
*رویکرد پدافندی و واکنشی
رویکرد پدافندی و واکنشی می کوشد به خنثی سازی حرکت دشمنان انقلاب اسلامی برای تحریف یا کتمان یا انحراف حقایق و کم ارزش کردن آنها نزد افکار عمومی بپردازد. به تعبیر رهبر معظم انقلاب در قبال این حرکت گمراهکنندهای که از صد طرف به سمت ملّت ایران سرازیر است و تأثیرگذاری بر افکار عمومی که یکی از هدف های بزرگ دشمنان ایران و اسلام و انقلاب اسلامی است و دچار ابهام نگه داشتنِ افکار و رها کردن اذهان مردم و به خصوص جوان ها، «حرکت تبیین» خنثیکنندهی این توطئهی دشمن و این حرکت دشمن است.
*تبیین و دسته بندی حقایق
می توان گفت با همه تلاش و همت اصحاب رسانه و گویندگان و اهل تریبون و دارندگان ابزار موثر بر افکار عمومی هنوز برخی از حقایق و واقعیت ها آنگونه که باید تبیین و تشریح نمی شود. البته وضعیت اقتصادی و بلیه کرونا کشور را در وضعیت دشواری قرار داده است و میدان را برای اینکه بدخواهان و دشمنان انقلاب اسلامی با بزرگنمایی مشکلات و کتمان دستاوردها در مسیر بی اعتمادسازی باز کرده است. اما تشریح حد-اکثریِ حقایق و واقعیت های نادیده گرفته شده یا کوچک نمایی شده و مسیر رو به جلوی امید بخشی ها و آینده روشن نظام و انقلاب، رسانه و صاحبان تاثیر بر افکار عمومی را در این عرصه در عمل به مسئولیت خود کمک خواهد کرد. دسته بندی حقایق و واقعیت های نظام و انقلاب در نمودار زیرقابل معرفی است :
*دستاوردها:
می توان گفت مهمترین دستاوردهای انقلاب و نظام اسلامی بر اساس تحلیل محتوای بیانات رهبر انقلاب به شرح زیر است. بسیاری از این دستاوردها یا به صورت تجمیعی مورد بازخوانی و ترویج کافی بین نسل جوان قرار نگرفته یا به عمد از جانب معاندان و مخالفان نظام جمهوری اسلامی یا کتمان شده است یا سعی در ارزش زدایی و بی اعتبار سازی آنها داشته اند.
۱- آزادی و مردم سالاری:
۱-۱- ایجاد بستر مردمسالاری و استقرار مردمسالاری برخاسته از دین و معنویت
۱-۲- حکومت انتخابی و نظام مردمسالار:
۱-۲-۱- تبدیل نظام طاغوتسالار به نظام مردمسالار
۱-۲-۲- برگزاری انتخابات های مختلف
۱-۲-۳- نقش دادن به مردم در مدیریّت کشور و تعیین مدیران
۱-۲-۴- دست به دست شدن قدرت اجرایی در بهترین شکل
۱-۳- فضای آزاد و نقد و اصلاح
۱-۴- فضای تذکر و مخالفت و اعتراض
۱-۵- بیدار کردن مردم و آشنا کردن آنها با حقوق و کرامتشان
۱-۶- آزاد کردن استعدادها و بازکردن راه اندیشه
۱-۷- یکپارچه کردن ملت
۲- اقتدار و استکبارستیزی:
۲-۱- شکسته شدن هیبت پوشالی ابرقدرت ها
۲-۲- پایین کشیده شدن پرچم تسلطِ ظالمانه و متکبرانه آمریکا از بام ایران
۲-۳- نجات یافتن کشور از سلطه قدرت هاى مستکبر جهانى
۲-۴- شکست نظام مارکسیستی
۲-۵- اقتدار علمی و دفاعی
۲-۶- دفاع مقدس و دلاوری های رزمندگان
۲-۷- برچیده شدن حکومت سلطنتیِ دو هزار و پانصد ساله
۲-۸- درهم شکستن خط کشی باطل سلطه گر و سلطه پذیر
۳- عزت و اعتماد به نفس ملی:
۳-۱- سربلندی ملت و خروج از فلاکت و توسری خوری
۳-۲- شکل گیری هویت ایرانی – اسلامی مردم
۴- استقلال کامل سیاسی
۵- فضای ایمانی و اسلامی:
۵-۱- قرارگرفتن جهت گیری های کشور به سمت اسلام و تحقق اسلام
۵-۲- ترویج معنویت به شکل جوهرى، اصولى و ریشهای نه به شکل سر بار و تعارفى
۵-۳- گسترش روزافزون قرآن و مفاهیم آن در جامعه
۵-۴- گسترش مراسمی نظیر اعتکاف و تبدیل شدن نماز جمعه به سنتی پایدار
۵-۵- گسترش احساس مسئولیت ناشی از نگاه اسلامی به انسان
۵-۶- برافراشتن پرچم معنویت و اخلاق
۶- امیدواری:
۶-۱- تربیت نسل های سرشار از انگیزه
۶-۲- تزریق امید و نشاط در میان ملت
۶-۳- ایجاد انگیزههای جهادی میان جوانان
۷- پیشرفت های چشمگیر علمی:
۷-۱- درزمینه هستهای
۷-۲- درزمینه سلّولهای بنیادی
۷-۳- درزمینه نانو
۷-۴- درزمینه هوافضا
۸- تأثیر اساسی در منطقه:
۸-۱- شکست خوردن سیاست های بزرگ ترین قدرت های دنیا
۹- منطق قوی در مسائل جهانی و تبدیل شدن به کانون الهامبخش دنیای اسلام:
۹-۱- دفاع از عدالت و مظلومیت ملت ها
۹-۲- معرفی ارزش های اسلامی، توحید و احکام الهی
۹-۳- زنده کردن روحِ غرور اسلامی و روح افتخار به اسلام
۱۰- گسترش خدمات اجتماعی
۱۱- محیط انقلابی و بابصیرت:
۱۱-۱- آگاهی و بیداری و بصیرت مردم
۱۱-۲- گسترش فرهنگ جهاد و شهادت
۱۲- پیشرفت زنان در عرصه های عالی علمی و فرهنگی و ادبی
۱۳- پیشرفت در عرصه تربیت پزشکان متخصص
۱۴- ایجاد زیربناهای علمی و عملی و اجرایی و فکری
۱۵- آورده شدن معارف و هنر در متن جامعه
*عناصر و منابع قدرت
منابع قدرت در هر کشوری به دو دسته منابع طبیعی و انسانی و نیز قدرت ؛ سخت ؛ نیمه سخت و قدرت نرم قابل دسته بندی است. قدرت سخت برآمده از منابع نظامی معمولاً با حدی از قدرت نرم نیز همراه است. با این حال ناظران سیاسی مدت ها بر سر اهمیت بیش تر قدرت اقتصادی یا قدرت نظامی بحث کرده اند.
سنت مارکسیستی اقتصاد را ساختار بنیادین قدرت می شناسد و نهادهای سیاسی را روبنایی آن. لیبرال ها در قرن نوزدهم معتقد بودند که تنیدگی فزاینده تجارت و مراودات مالی در نهایت به تنگ تر شدن هر چه بیش تر میدان های جنگ منجر خواهد شد. به باور واقع باوران، اما واقعیت جلوس بریتانیا و آلمان در سال ۱۹۱۴ بر مسند شرکای تجاری نخست یکدیگر مانع شعله ور شدن آتشی نشد که تنیدگی اقتصاد جهانی را نیم قرنی واپس راند.
اگرچه ساز و برگ های نظامی تنها شاخص و مولفه قدرت کشورها نیست و اتحاد شوروی با برخورداری از بزرگترین زراد خانه هسته ای جهان؛ از درون فروپاشید، اما همچنان مجموعه ای از منابع قدرتِ سخت؛ نیمه سخت و نرم؛ طبقه بندی اقتدار هوشمند کشورها را شکل می دهد . هریک از مکاتب و نظریات بینالملل در پاسخ به این پرسش بنیادین که یک ملت چگونه میتواند قدرتمند باشد، مجموعهای از شاخصها را طرح کردهاند. در نظریات جدید، جمعیت، وسعت سرزمینی، دولت و حاکمیت را مهمترین عناصر شکلگیری قدرت یک ملت معرفی میکنند. ملتی که جمعیت بیشتر، قلمرو بزرگتر، دولت توانمندتر با حاکمیت ملی منسجمتر داشته باشد، از این منظر قدرتمندتر است. برخی دیگر از صاحب نظران معتقدند معیار نهایی قدرت ملی، توانمندی نظامی است، زیرا کشورها در محیطی به سر میبرند که در آن امنیت آنها مورد تهدیدهای داخلی و خارجی فراوان و همیشگی قرار دارد. از اینرو مؤثر بودن سلاحهای قهریهی آنها، مقیاس نهایی قدرت کشورها بهشمار میرود. در کنار توانمندی نظامی، برخی نیز ریشههای قدرت ملی را در توانایی کشورها در مسلط شدن بر بخشهای مهم اقتصاد جهانی میدانند، ولی توانمندی نظامی همچنان مهمترین تجلی قدرت باقی مانده است.
منابع اقتصادی زاینده هم رفتار قدرت نرم اند و هم سخت. یک مدل موفق اقتصادی نه فقط زاینده منابع بالقوه نظامی در راستای اعمال قدرت سخت است، بلکه توان ترغیب دیگران به تقلید و هم چشمی را نیز دارد. غنای قدرت نرم اتحادیه اروپایی در پایان جنگ سرد و قدرت چین در حال حاضر، ریشه در توفیق مدل اقتصادی آنها دارد. به تعبیر رهبر انقلاب «علاج ملت ایران در کسب اقتدار است؛ این اقتدار فقط به معنای اقتدار نظامی نیست؛ باید اقتدار علمی، اقتدار اقتصادی، به دست آوردن قدرت اخلاقی و اجتماعی و بالاتر از همهی اینها اقتدار معنوی و روحی- که از اتکال به خداوند متعال برای یک ملت حاصل میشود- هم کسب کنیم».
میتوان عناصر قدرت ایران اسلامی را در دو دسته قدرت سخت و نرم دسته بندی کرد.
نگاهی به مسیر طی شده در چهل و دو سال گذشته از حیات جمهوری اسلامی ایران در عرصه نظامی و دفاعی گویای پیشرفت و ارتقای توان دفاعی جمهوری اسلامی ایران د ر عرصه نظامی و تحقق عینی شعار “ما می توانیم است. “
ایران طی شش سال گذشته از جایگاه بیست و سوم دنیا در صنعت دفاعی به جایگاه چهاردهم دست یافته است. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران از سال ۸۶ تحت تحریمهای تسلیحاتی قرار داشته و از اردیبهشت ۹۷ همزمان با خروج ترامپ از برجام، تقریبا تمام حوزههای موثر در صنعت دفاعی کشور تحریم شده است. ارتقای توان دفاعی کشور در شرایطی رشد چشمگیری را تجربه می کند که ایران به واسطه محدودیت منابع مالی، در مقایسه با برخی کشورهای منطقه بودجه دفاعی کمتری هم داشته است. با این همه، اما بر اساس اعلام امیر سرتیپ «امیرحاتمی» وزیرسابق دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، درباره تلاش های خستگی ناپذیر نیروهای مسلح برای شکستن این تحریم ها: «بیش از ۷۷۰ خانواده محصول دفاعی یعنی بالغ بر ۹۰ درصد نیازهای حوزه رزم نیروهای مسلح را تامین میکنیم.» کیفیت سلاحهای تولید شده و به روز بودن آنها معیار مهم دیگری در صنعت دفاعی است که به رغم تبلیغات منفی رسانههای خارجی در صدر برنامه های نیروهای مسلح قرار دارد.
*عناصر اقتدار نرم ایران اسلامی
قدرت نرم، قدرتِ جذب، کنترل و هدایت دیگران مبتنی بر رضایت است. در قدرت نرم جذابیت، رضایت، تشویق و ترغیب عامل شکل دهی به علایق، تمایلات و ترجیحات دیگران است. در این رابطه زور، اجبار و تهدید کاربردی ندارد. کشوری که از این توان تأثیرگذاری و هدایت دیگران برخوردار باشد، دارای قدرت نرم است. این قدرت به گونه ای ناملموس و نامحسوس، با استفاده از جاذبه های اعتقادی و فرهنگی، ارزش های سیاسی و اجتماعی جهانشمول، سیاست های مشروع و عامه پسند، هنجارها و رفتارهای معقول و انسانی، چهره ای موجه و تصویری مثبت از خود ارائه و موجب جذب دیگران و تغییر رفتار آنان می شود.
قدرت نرم هر کشور تا حد زیادی ریشه در سه منبع بنیادین دارد: فرهنگ (در نقاطی که برای دیگران نیز گیرا باشد)، ارزش های سیاسی (چنانچه خود در درون و بیرون به آنها وفادار باشد.)، و سیاست خارجی (چنانچه دیگران آن را مشروع بدانند و مرجعیت اخلاقی آن را بپذیرند.)
در عرصه فرهنگ یا اجتماع، مقوله هایی، چون هنر، رسانه ها، دانش و ورزش مطرح می گردند. اما این حوزه حتی در برگیرنده مواردی، چون خصلت های پسندیده ملی که زبانزد جهان است، موقعیت فرهنگی ممتاز و تعداد محصولات فرهنگی یک کشور نیز می باشد. در حوزه اقتصاد مواردی، چون رشد اقتصادی، مبادله های ارزی، تجاری، میزان تولید سرانه کشورها، سرمایه گذاری مستقیم خارجی، میزان رفاه، امید به زندگی و پایین بودن میزان بیکاری از اهمیت زیادی برخوردارند. حوزه سیاست در هر دو عرصه داخلی و بین المللی دارای اهمیت است. در عرصه داخلی، قدرت نرم حاصل از سیاست را می توان در افکار عمومی، رعایت حقوق بشر و میزان دخالت جامعه مدنی مورد ملاحظه قرار داد و در عرصه بین المللی، حجم و میزان تعامل با سازمان های بین المللی، ارتباطات دیپلماتیک مطلوب و گسترده، برگزاری و مشارکت در کنفرانس ها و نمایشگاه های بین المللی را مدنظر قرار داد. دیپلماسی عمومی نیز از مؤلفه های بسیار مهمی است که به نظر می رسد ترکیبی از سه عامل فرهنگ، اقتصاد و سیاست باشد. یکی از مهمترین منابع قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران ارزش های سیاسی است که هم د ر تدوین و هم به فعلیت درآوردن اقتدار کشور و سیاستگذاری در این مسیر موثر است.
یکی دیگر از منابع فرهنگی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران اعتقاد و باورهای دینی است. باورها را از آن رو می توان مهمترین منبع تولید قدرت برشمرد که دیگر منابع انسانی قدرت را فعلیت و تحرک و استحکامی ویژه می بخشد، فرهنگ را زنده و با نشاط و فراگیر و پر تحرک می سازند. افزون بر این، منابع طبیعی قدرت نیز زمانی قابل استفاده و کاربری جدی هستند که از پشتوانه باورها برخوردار باشند؛ انسان هایی که به راه خود باور ندارند و مسیری را که در حیات جمعی طی می کنند با تمام وجود ارزشمند تلقی نمی نمایند، سیل امکانات تسلیحاتی و ترابری و تغذیه جبران ضعف باورمندی ایشان را نخواهد کرد. می توان گفت سیاست دفاعی مبتنی بر فرهنگ جهادی بیانگر سخت کوشی و پایداری در مبارزه با دشمن و حرکت به جلو و پیشتازی در تحقق اهداف نظام اسلامی است. ارزش های فرهنگی و جهادی موجب سیال بودن، جوشندگی، تحرک و پیشرفت می گردد. جوشش و تحرک و نشاط در ورود به میدان عمل و صحنه ی کار و ابتکار برای خدمت کردن بدون هیچ ترتیب آداب، از نقش هایی است که فرهنگ و به خصوص فرهنگ جهادی در همه ی صحنه ها و عرصه ها به دنبال دارد. “یکی از ویژگی های جنگ های آینده غیرخطی و نامنظم بودن جنگ هاست؛ بنابراین دفاع نیز باید غیرخطی و قابلیت محور باشد. فرهنگ، قابلیت ها و اراده ها را در میدان عمل افزایش می دهد. “
*توانمندی ها و ظرفیت ها و قابلیت ها
به تعبیر رهبرانقلاب اسلامی برخی مصادیق عینی “ما توانستیم”از این قراراست:
۱- پیشرفت های هستهای
۲- پیشرفت درزمینه سلّولهای بنیادی
۳- پیشرفت درزمینه نانو
۴- پیشرفت درزمینه هوافضا
۵- اقتدار دفاعی و موشکی
۶- گسترش جامعه دانشگاهی
۷- پیشرفت در سدسازی و نیروگاه سازی
۸- ساخت های صنعتی
۹- سازه های ساختمانی، عمران و مهندسی های گوناگون
۱۰- طراحی ماشین ها و هواپیماها
البته نمادها و جلوه های اقتدار و قابلیت های اقتصادی و سیاسی و فرهنگی ایران اسلامی به این امور محدود نیست. اما مسلما تبیین دقیق مصادیق و جزییات همین دستاوردها هم در مسیر پویایی و مقاومت ملت در برابر تندباد دشمنی ها و خصومت های نظام سلطه موثراست.
*نتیجه گیری
کلید واژه جهاد تبیین در کلام رهبر انقلاب را می توان آغازگر تولید ادبیات تازه درباره دو جنبه شناساندن حقایق انقلاب و خنثی سازی تبلیغات مسموم رسانه های نظام سلطه دانست. مسلما نشان دادن همه ابعاد تبیین حقایق در نوشتار کوتاه حاضر، نشدنی و لازم است تا اصحاب رسانه با نشان دادن ابعاد و اولویت های رسانه ؛ برای فرهنگ سازی در این بحث پیشرانی کنند. راهکارهای زیر در این جهت پیشنهاد می شود:
– اختصاص چند برنامه گفتگو محور با حضور نخبگان برای تشریح زوایا و ابعاد جهاد تبیین
– با توجه به آغاز مسئولیت جدید رئیس رسانه ملی بحث جهاد تبیین با الزاماتی که درحکم رهبر انقلاب آمده پیوند زده شود؛ دراین جهت تعبیر ایشان برای نقش آفرینی رسانه به منزله دانشگاه، آوردگاه و آسایشگاه و قرارگاه می تواند در ارتباط با واژه جهاد تبیین، بررسی و الزامات و بایسته های آن روشن شود.
– اختصاص به چند مقوله مصداقی از تبیین حقایق به جای تکرار صرف کلید واژه تبیین
– فرهنگ سازی رسانه برای حاکم کردن منطق قوی، سخن متین و عقلانیّت کامل، همراه با زینت عاطفه و عواطف انسانی و بهکارگیری اخلاق در جهاد تبیین