۱۰ شاخصه برای جهاد تبیین

author
1 minute, 40 seconds Read

محمدمهدی ایمانی پور | رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی

مهمترین‌ اصل در جهاد تبیین، بصیرت‌ کافی به مفاهیم‌ و موضوعات‌ و اشراف‌ به‌ مقومات و زمینه‌هاست و شناخت جامعه هدف و مهمتر از آن، مخاطب شناسی از ارکان جهاد تبیین است.

اخیرا رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار هزاران نفر از مداحان اهل بیت (ع) و شاعران آیینی، فرمودند: مداحان و ستایش‌گران مکتب اهل بیت علیهم‌السلام با تأسی به این سنت نورانی و درس بزرگ فاطمی، جهاد تبیین را با دو شاخص «توانایی برانگیختن دل‌ها و حرکت‌آفرینی» و «جهت‌گیری درست و دقیق» وظیفه اصلی خود بدانند. با بهره گیری از این دو شاخصه کلان، می‌توان ۱۰ مولفه مبنایی و عملیاتی جهاد تبیین را احصاء کرده و مورد تاکید قرار داد.

۱- موضوع شناسی: بی‌شک مهمترین‌ اصل در جهاد تبیین، بصیرت‌ کافی به مفاهیم‌ و موضوعات‌ و اشراف‌ به‌ مقومات و زمینه‌هاست. فقدان تسلط بر مبحث تبیینی، مصداق عینی ضدتبیین و ضدتبلیغ است. دراین چارچوب، پرداختن به «معلول» به‌ جای «علت» از مصادیق بی‌بصیرتی است.

۲- مخاطب شناسی: شناخت جامعه هدف و مهمتر از آن، مخاطب شناسی از ارکان جهاد تبیین است. در اینجا ویژگی‌های کلان اجتماعی، محیطی، سن مخاطبان و زمینه پذیرش آنها نسبت به مقوله تبیینی موردنظر، جملگی از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار خواهد بود. باید زبان مخاطب را فهمید و به لسان قوم سخن گفت.

۳- شیوه نو در بیان: برای کارآمدسازی امر تبیین، می‌بایست به مساله روزآمدی توجه داشت. نمی‌شود از شیوه‌های قدیمی که کارآمدی خود را از دست داده‌اند، انتظار نتیجه داشت. استفاده از ابزار روز که برد مناسب و تاثیر عمیق‌تری داشته باشد یک ضرورت است.

۴- گفتمان سازی: تکرار و ریشه‌دار کردن و ابتنای به محکمات در امر تبیین و تبدیل آن به یک منظومه مقبول فکری، از شروط تبیین درست و صحیح است. فقط در این صورت می‌توانیم از مسیر تبیین به گفتمانی غالب در جامعه برسیم.

۵- امید بخش بودن: توجه به خروجی‌ها و نتایج حاصله از تبیین بسیار حائز اهمیت است. تبیین باید روشنگرانه و امیدآفرین باشد. این مهم، فقط از طریق باز کردن گره‌های ذهنی مردم امکان‌پذیر خواهد بود. به تعبیر رهبر حکیم انقلاب، داشتن «گوش شنوا و زبان اقناع‌گر» در این مسیر ضروری است.

۶- اتخاذ موضع آفندی و پیش‌دستانه: در ادبیات نظامی تعبیری وجود دارد که می‌گوید: حمله، بهترین دفاع است. فارغ از برخی شبهات در این تعبیر از این واقعیت نمی‌توان گذر کرد که اگر همیشه منتظر طرح شبهات باشیم و سپس به پاسخ بیندیشیم، همواره در موضع انفعال هستیم. طرح مباحث تبیینی، قبل از ایجاد شبهه و انجام اقدامات پیش‌دستانه به‌ ویژه در جایی که رقبا و معارضین خود دچار ضعف و مشکلات عدیده هستند ما را از انفعال خارج می‌کند.

۷- روند پژوهی دقیق عرصه تبیین: تبیین یک مقوله، یک پروژه یا اتفاق نیست، بلکه ابعاد پیشینی و پسینی دارد. بنابراین در این خصوص باید از نگاه پروژه محور پرهیز کرد.

۸- اقدام به موقع: تبیین اگر به موقع انجام نشود، تاثیر کافی نخواهد داشت. روایت اول اهمیت فراوانی دارد. اگر به دشمن فرصت تحریف، کتمان و جعل حقایق داده شود، غلبه دادن روایت حقیقی، کار دشواری خواهد بود.

۹- تمرکز بر ۲ مولفه تاب‌آوری و برانگیختگی: همان گونه که اشاره شد، عرصه تبیین مبتنی بر رصدگری، محاسبه، درک صحنه و عملیات موثر است. محاسبه دقیق تاب‌آوری (ظرفیت تبیینی مخاطبان) و سنجش کیفی برانگیختگی ذهنی آنها (‌در قبال درک مقوله تبیینی) باید به خوبی صورت گیرد تا در روند تبیین دچار افراط یا تفریط نشویم.

۱۰- آینده‌پژوهی تبیین: داشتن برآوردی از روندهای تاثیرگذار بر آینده جوامع، پیامدهای ناشی ازآن، طراحی الگوهای جدید تعامل با مخاطبان و نهایتا، ترسیم منظومه‌ای عملیاتی (براساس نگاه کمی و کیفی) در راستای تثبیت و بسط مباحث تبیینی در جوامع هدف، امری اجتناب‌ناپذیر است.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *