مهدی احمدی
روزگاری آندلس یا اسپانیای فعلی قلمرو مسلمانان بود و به اذعان مورخان مسیحی ۸۰۰ سال حاکمیت اسلام باعث رشد و بالندگی این منطقه شد، اما دشمنان اسلام با یک برنامهریزی بلند مدت حکومت آندلس را تضعیف و از قلمرو مسلمانان خارج کردند.
آندلس سرزمینی در غرب اروپا و در کنار دریای مدیترانه است که امروزه با نام اسپانیا شناخته میشود، البته بقایای آندلس باستانی هنوز در این کشور وجود دارد و در جنوب اسپانیا یکی از بخشهای خودمختار است که متشکل از ۸ استان وجود دارد.
البته هدف ما از این گزارش معرفی اسپانیا و آندلس نیست، بلکه با توجه به تقارن ایام فتح این سرزمین به دست مسلمانان قصد داریم به گوشههای از ابعاد این واقعه پردازیم.
حکومتی که پایههایش براساس اسلام ناب نبود
این اتفاق در زمان حکومت بنی امیه رخ داد و از همان زمان پایههای درستی در حاکمیت این منطقه رخ نداد و اسلام ناب در آنجا پیاده نشد، همین امر سبب شد حاکمیت اسلام در این منطقه ضعیف و ضعیفتر شود و وقتی پایگاههای مردمی از دست رفت آندلس پس از چند قرن سقوط کرد و از قلمرو مسلمانان خارج شد.البته در سال ۷۱۱ میلادی برابر با سال ۹۲ هجری قمری که این اتفاق رخ داد، نام این منطقه ایبریا بود و بعدها به آندلس تغییر کرد.
ماجرا از آنجا آغاز شد که پس از فتوحات فراوان توسط مسلمانان ولید ابن عبدالملک ششمین خلیفه اموی تصمیم به گسترش فتوحات در غرب گرفت و کار بر عهده موسی بن نُصَیر حاکم بنی امیه در شمال آفریقا قرار گرفت.
او هم لشکری را به فرماندهی طارق ابن زیاد راهی این منطقه کرد و طارق با عبور از تنگهای که بعدها به نام خودش یعنی جبلالطارق نام گرفت به ایبریا رسید. طارق برای بالا بردن روحیه جنگندگی در سربازانش دستور داد تا کشتیها را آتش بزنند و کسی راه عقبنشینی و برگشت نداشته باشد. او از چهار نقطه وارد نزاع شد و پس از حدود ۵ سال درگیری، آندلس توسط مسلمانان فتح شد.
آندلس پل اتصال شرق به غرب
اهمیت استراتژیک آندلس از آن رو بود که این منطقه سرزمینی حاصلخیز و خوش آب و هوا و پل اتصال شرق به غرب بود و راه ارتباطی خوبی به اروپا و غرب برای مسلمانان گشود.دین مردم آندلس مسیحی بود و البته گروههایی از مسلمانان هم آنجا زندگی میکردند که پس از این فتح، حکومت منطقه هم به دست مسلمانان افتاد.
مسلمانان در اندلس به تبلیغ اسلام پرداختند و برخی مسیحیان، مسلمان شدند، اما عده زیادی هم اسلام را نپذیرفتند، اما آزادانه در کنار مسلمانان به زندگی پرداختند و حتی کلیساهای آنان برقرار بود و رونق داشت. این موضوع را مورخان و روحانیون مسیحی تأیید کردند.
حکومت مسلمانان دوران رشد و شکوفایی آندلس بود
مسلمانان حدود ۸۰۰ سال حکومت آندلس را در دست داشتند و این دوران، دوران رشد و شکوفایی بود و آثار آن هنوز پدیدار است، مورخان اسپانیایی هم این موضوع را تأیید کردهاند، تا جایی که لارتینز مونتابث مورخ و خاورشناس اسپانیایی درباره تأثیر اسلام بر رشد و رونق آنجلس میگوید: اگر حاکمیت هشت قرنی اسلام بر اسپانیا نبود، هرگز این کشور وارد گردونه تاریخ تمدن نمیشد.
هفت دوره حاکمیت مسلمانان در آندلس
حکومت مسلمانان بر آندلس چند دوره دارد که اولین دوره مربوط به حاکمان اموی است که توسط خلیفه بنی امیه که در شام مستقر بود، منصوب میشدند، دوره دوم هم دوره حاکمان اموی است که در این بازه عبدالرحمن الداخل از نوادگان خلیفه اموی به آندلس رفت و رقیبان را کنار زد و حکومت را در دست گرفت و بعد از او هم چند نفر از نوادگانش حکومت کردند. دوران زمامداری بنی امیه در آندلس حدود سه قرن بود و ۱۶ نفر از این خاندان حاکم بودند تا اینکه در سال ۴۲۲ قمری حکومت بنی امیه به سررسید.
پس از آن حکومتهای ملوکالطوایفی و کوچک قدرت را به دست گرفتند و اعلام استقلال کردند، این حکومتها عمر چندانی نداشتند و دوران چهارم حاکمیت بر آندلس با به قدرت رسیدن مرابطین آغاز شد و حدود ۶۰ سال به طول انجامید.
دوره پنجم حاکمیت بر آندلس هم دوران ملوکالطوایفی بود که طی آن حکومتهای کوچک با ضعیف شدن حکومت مرابطین اعلام استقلال کردند.
در ادامه موحدین حکومت را در دست گرفتند و در حدود ۱۴۰ سال حاکمیت آنها ۱۳ نفر حکومت کردند و ضعیف شدن موحدین قبلیهها و حکومتهای کوچک باز هم اعلام استقلال کردند و اینگونه باز هم حکومتهای ملوکالطوایفی بر اندلس حاکم شدند.
دلایل سقوط آندلس
روی کار آمدن حکومتهای کوچک ملوکالطوایفی یکی از آسیبهایی بود که نهایتاً سبب سقوط کامل و از دست رفتن آندلس شد. از آنجایی که طایفهها و قبایل مسلمانان با هم اتحاد نداشتند و هر گروه خود را شایسته حاکمیت آندلس میدانست، به محض اینکه حکومت مرکزی ضعیف میشد، حکومتهای کوچک اعلام استقلال میکردند و در طول تاریخ حکومت مسلمانان براندلس سه بار حکومتهای ملوکالوایطفی شکل گرفتند.
عدم وحدت اولین عامل سقوط
اما در نوبت سوم اوضاع فرق میکرد و دشمنان مسلمانان وارد عمل شدند تا بتوانند از فرصت از هم گسیختگی مسلمانان استفاده کنند و آنها را برای همیشه بیرون برانند. در این دوران قدرت تسلط مسلمانان بر آندلس ضعیف شد زیرا حکومتهای کوچک قدرت چندانی برای مقابله با غیر مسلمانان نداشتند و عدم وحدت هم نمیگذاشت تا یک قدرت واحد در منطقه شکلگیرد.
اینگونه شهرها و روستاها یکی، یکی از قلمرو مسلمانان خارج شد و به این صورت تنها غرناطه در جنوب به عنوان آخرین دژ در دست مسلمانان ماند که در سال ۸۹۷ هجری قمری این منطقه هم تسلیم حکومت فردیناند رهبر شورشیان علیه مسلمانان شد و اینگونه حاکمیت ۸۰۰ ساله مسلمانان بر آندلس به پایان رسید.
گسترش فساد و تضعیف روحیه جهاد بین مسلمانان
سقوط آندلس دلایل مختلفی دارد که یکی از آنها یعنی عدم وحدت مسلمانان بیان شد، اما عوامل دیگری هم بر این موضوع دخیل بودند که مهمترین آن تلاشهای اروپاییها برای ایجاد اختلاف بین مسلمانان و شکلگیری حکومتهای کوچک و مهمتر از آن گسترش فساد در میان مسلمانان اندلس با هدف تضعیف روحیه جهاد و مبارزه در میان جوانان اندلس از جمله عوامل بود، زیرا اینگونه مردم و حاکمان از آموزههای اسلام فاصله گرفتند و از اسلام فقط نامش برای آنها باقیمانده بود.در این میان به دلیل ضعف مسلمانان در نیروی دریایی و دوری آندلس از دیگر بلاد اسلامی باعث شد نتوانند ادوات و سربازان را از دیگر بلاد به آندلس بیاوردند و در مقابل مسیحیان از نظر نظامی بسیار قدرتمند شدند و اینگونه آندلس سقوط کرد و با توجه به نهاجمات فرهنگی صورت گرفته مسلمانان باقی مانده هم در عقایدشان بسیار ضعیف شدند و به مرور اسلام در این سرزمین محو شد.
منبع : گروه قرآن خبرگزاری فارس